سعید طاهری : «بینوایان»؛
نمایش گرانقیمتی از مجموعه عوامل شناختهشده و البته محبوب که تبلیغات گستردهاش
در بیلبوردهای چند در چند متری و فضای مجازی با واکنشهای زیادی از ابتدا مواجه
شد، مورد عجیبی است که براساس اثر جهانی ویکتور هوگو و با همین نام روی صحنه میرود.
نمایشِ « حسین پارسایی » علاوه بر سوپراستارهای سینمایی از چهرههای معروفی در دیگر
حوزهها چون موسیقی هم بهره میبرد و در واقع با لیست عواملی مانند یک فیلم
سینمایی و با هزینهای ساخته شده که شباهت چندانی به دیگر نمایشها ندارد. عدهای
از قدیمیترهای تئاتر که نمایشهاشان با برخورد فیزیکی توسط این کارگردان (در سمتهای
مدیریتی) در سالهای پیشتر مواجه بوده، امروز منتقدان اصلی این نمایش و چگونگی
ورود میلیاردها پول به تئاتر هستند. کسانی که معتقدند نگاه دولتی نمایش را از خدمت
مردم درآورده و آن را بدل به تفریح گرانقیمت برای عده محدودی کرده است. تناقض
عجیب این اجرا در همین نکته است: نمایش «بینوایان» و ژان وال ژان، قهرمان فقیرش
که برای سیرکردن خانوادهاش 19 سال زندانی میشود، در نسخه حسین پارسایی با پوشیدن
لباسهای گرانقیمت و تزئینات چشمگیر، بازتعریف شده شباهتی به آنچه بوده و هست،
ندارد.
« بهزاد فراهانی » بازیگر سینما،تلویزیون و از چهره های تاثیرگذار در تئاتر ،تجربه نیمهکاره ماندن اجرای خود در جشنواره بیست وسوم فجر را به گردن حسین پارسایی انداخت و در همین مورد به سولات ما پاسخ داده است که در ادامه میخوانید.
چراغها را
خاموش کردند و گفتند برق رفته است!
بهزاد فراهانی
درمورد نمایش «مفتش» که کارگردانی آن را در دوره بیست و سوم جشنواره تئاتر فجر بر
عهده داشت میگوید: «در حین اجرای نمایش در پرده دوم عدهای چراغها را خاموش
کردند و گفتند برق رفته است! ما میخواستیم با روشن کردن شمع نمایش را ادامه بدهیم
اما آقای پارسایی به ما اعلام کرد به علت نبود برق نمیتواند امینت سالن را تامین
کند و باید نمایش متوقف شود. جالب است که بیرون از سالن چراغها روشن بود و فقط
برق سالن را قطع کرده بودند.»
دارندگی
برازندگی است
فراهانی
درمورد سابقه حضور کارگردان «بینوایان» در تئاتر و توانایی اجرای نمایشهایی چون
«بینوایان» و موفقیت در سودآوری میگوید: «ایشان از منسوبین هستند و جایگاه چنین
مدیرانی در نظام مشخص است و وابستگی روشنی دارند. در چنین شرایطی میتوانند پولهای
کلان و اسپانسرها را برای اجرایشان پیدا کنند. درواقع دارندگی برازندگی است.»
تئاتر را از
خدمت مردم به خدمت سرمایهدارها میگیرند
«بازتاب چنین اتفاقی نابود کردن تئاتر است؛ تئاتر را از خدمت مردم به خدمت
سرمایهدارهای بیدرد میگیرند و این ماجرا برای پیشکسوتهای تئاتر یک تراژدی است.
موضوعی که باید به آن اشاره کنم این است که آقای پارسایی قدرت این را دارند که
جلوی تئاتر را بگیرند و میتوانند ولی ما نمیتوانیم جلوی چنین نمایشی را بگیریم.
فکر میکنم منظورم واضح است.»
حقوق کمتر،
رنج زیادتر و حذف وجدان کاری
بهزاد فراهانی
درمورد دلزدگی هنرمندان و میل به گوشهگیری و دوری از فضای تئاتر که شاهدش هستیم،
میگوید: «در صورت ثبات در دیگر عرصهها این دلزدگی را نمیپذیرم اما الان این حس یاس
را در دل همه بخشها میبینید: حقوق کمتر، رنج زیادتر و حذف وجدان کاری... چنین
شرایطی بستر نمایشهای چنین افرادی است که پدیدهای از یک لایه هنر اجتماعی نیست و
هدفی مالی را دنبال میکند. وقتی ایشان میتوانند نمایشی با بلیت 250 هزار تومانی
را روی صحنه ببرند، متاسفانه تئاتر از قامت وظیفهمندش خارج و به ابزار کسب سرمایه
بدل میشود. من مقصر اصلی را معاونت هنری و البته وزیر ارشاد میدانم. آنها باید
ورود کنند و تئاتر را از قامت پسرخواندگی بیرون بیاورند تا هر آقازاده نتواند با
سرمایه میلیاردی به عنوان اسپانسر وارد این حوزه بشود و با چنین قیمتهای بلیت و
نمایشهایی مواجه باشیم.»
تئاتر چشم
تیزبین مردم است
فراهانی در آخر
میگوید: «تئاتر چشم تیزبین مردم است. نقد اجتماعی وظیفه تئاتر است و تئاتر نمیتواند
سر به راه باشد. تئاتر به عنوان هنر متعهد نزدیکترین فاصله با مردم را دارد اما
این روزها مورد تهاجم است.»
پیشنویس:
حسین پارسایی کارگردان «بینوایان» پیشتر سوابقی چون رییس مرکز تئاتر شهر، ریاست مرکز
هنرهای نمایشی، مدیریت عامل بنیاد فرهنگی رودکی، مشاور عالی هنرهای نمایشی حوزه هنری،
عضو کمیسیون هنر و معماری شورای عالی انقلاب فرهنگی و دبیری جشنوارههای متعدد بینالمللی
در دو دهه اخیر را داشته و هم اکنون به عنوان مدیرکل دفترنمایش خانگی فعالیت می کند .
پایگاه خبری «دیباچه» آمادگی دارد تا بر اساس رسالت خبری خود و جهت رعایت عدالت،میزبان افرادی باشد که در این گزارش اسمشان آمده و حرفشان را منعکس کند.